عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



به وبسایت تصاج خوش آمدید _اللًّهُـ‗__‗ـمَ صَّـ‗__‗ـلِ عَـ‗__‗ـلَى مُحَمَّـ‗__‗ـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـ‗__‗ـَد و عَجِّـ‗__‗ـلّ فَّرَجَهُـ‗__‗ـم

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تصاج و آدرس tesaj.vvx.irلینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار مطالب

:: کل مطالب : 452
:: کل نظرات : 5

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 10

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 78988
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 136183
:: بازدید ماه : 2674862
:: بازدید سال : 4720788
:: بازدید کلی : 15648122

RSS

Powered By
loxblog.Com

سرگرمی ، تفریح، جوک ، اس ام اس، عـکس ، طنز ،خنده بازار

پائولو مالدینی
سه شنبه 4 مهر 1391 ساعت 20:21 | بازدید : 2132 | نوشته ‌شده به دست admin | ( نظرات )

پائولو مالدینیGo to fullsize image

ملیت:ایتالیایی

تعداد بازی ملی:126 بازی

تعداد گل ملی:7 گل

اولین بازی ملی:سال 1988 مقابل یوگوسلاوی سابق

متولد:26 ژوئن 1968

قد:186 سانتی متر

وزن:85 کیلو

پست:مدافع چپ(چپ پا)

افتخارات:

7 اسکودتو(2004،1999،1996،1994،1993،1992
ؠ ?1988)

یک جام حذفی(2003)

4 سوپر کاپ(2004،1996،1993،1994)

5 قهرمانی لیگ قهرمانان(2007،2003،1994،1990،1989)

2 جام بین قاره ای(1990،1989)

نایب قهرمانی جهان با ایتالیا در جام جهانی 1994

نایب قهرمانی جام ملت های اروپا در سال 2000

مرد سال فوتبال اروپا در سال 1994

اولین بازی رسمی با میلان:20ژانویه 1985 و در سن 16 سالگی برابر اودینزه

نخستین بازی اروپایی:8/9/1985 مقابل اوسر فرانسه

وضعیت تاءهل:متا هل،دارای همسری ونزولائی به نام آدریان فوتسا و 2 فرزند به نام های

کریستین و دنیل

شیرین تری خاطره ی ورزشی:فتح لیگ قهرمانان اروپا در فصل 1994

بدترین خاطره ی ورزشی:شکست در فینال جام جهانی در سال 1994

شیرین ترین خاطره ی زندگی:بدنیا آمدن اولین فرزندش(کریستین) و همچنین انجام اولین

بازی بهمراه میلان

تلخ ترین خاطره ی زندگی:مرگ پدر بزرگش

در آمد سالانه:5/2میلیون یورو

اتومبیل مورد علاقه:فراری

بازیکنان محبوب:والتر زنگا،باره سی،فردیناند،کارلوس،نستا، مارادونا،زیدان،

فیگو،آلبرتینی،ون باستن،گولیت،رونالدو

مربی مورد علاقه:فابیو کاپلو

بازیگران مورد علاقه مالدینی: بروس ویلیس، جودی فاستر

خواننده مورد علاقه: ویل اسمیت

فیلم مورد علاقه: سکوت بره ها

تفریح مورد علاقه: تنیس

اهالی شهر میلان،برای یک دیوانه ی معبد فوتبال سن سیرو یعنی آث میلان احترام

بسیار ویژه ای قائل هستند و بنا به عقیده ی روسنری ها پائولو در سن سیرو یک سمبل

تمام تاریخ است.

پدر پائولو یعنی چزاره مالدینی خود یکی از بزرگترین ستاره های میلان بود. چزاره

در مورد پسر خود می گوید:«من و همسرم فرزندان بسیاری داشتیم و از قضا همه ی آن ها

شلوغ و پر سر و صدا بودند و در این میان پائولو با چشم های براقش چیز دیگه ای

بود.او با هر وسیله ای برای خود توپ می ساخت و وسایل خانه راه گریزی نداشتند.کنترل

این جمع یاغی کار دشواری بود.فقط یه چیز پائولو رو آروم می کرد:یکشنبه عصر و برنامه 

 فوتبال ایتالیا!اولین باری که به طور واضح علاقش رو به فوتبال نشون داد،هنگامی

بود که من از گردش روزانه بر می گشتم و او معصومانه به چشمانم خیره شده بود و

گفت:«به یوونتوس و پائولو روسی علاقه دارم!صحبت پائولو کمی منو خشمگین کرد.آخه در

ایتالیا یک تورینی با یک میلانی سازش نمی کنه.»

خود پائولو مالدینی در مورد تیفوسی بودنش می گه:«در ابتدا من یه تیفوسی

بودم.البته من اونموقع خیلی خیلی جوون بودم.وقتی به میلان اومدم این برداشت اشتباه

از سرم رفت.در خارج هم پیرهن سفید و سبز و مشکی مونشن گلادباخ مسحورم می کرد.در



این بیست و چند ساله اونقدر از تیم های ایتالیایی و خارجی پیشنهاد داشتم اما هیچ وقت به

طور جدی به رفتن فکر نمی کردم.»

به هر حال پس از طی کردن دوران کودکی علاقه ی پائولو مالدینی به تیم پدرش یعنی

آث میلان جذب شد.در سن 15 سالگی پائولو تصمیم قطعی خود را گرفت و مدرسه را

 

ترک کرد تا به تیم آث میلان بیاید.مادر پائولو با این قضیه بشدت مخالف بود؛اما چزاره که  


می دانست پسرش چه پشتکاری داردمخالفت نکرد!پائولو به تیم نوجوانان میلان آمد.در

آن موقع معلم او لیدهولم سوئدی بود.

پائولو مالدینی خود در مورد اولین حضورش در تمرینات و تست پزشکی باشگاه می گوید

«ده سال داشتم که رفتم و تست پزشکی دادم.مربی نوجوانان ازم پرسید که تو چه پستی

بازی می کنی؟منم که تا بحال تو تیمی بازی نکرده بودم تا پستم رو بگم نتونستم

بگم.بنابراین خود مربی منو در سمت راست دفاع گذاشت. اولین بازیم رو در مقابل

اودینزه انجام دادم.تو اودینزه هوا خیلی سرد و تاریک بود.حس می کردم وارد دنیای

بزگان شدم ولی اونروز 16 سالم بود و واقعا یه بچه بودم.اولین توپ رو هم بخوبی گرفتم

به دروازه بانمون پاس دادم.بعد بازی هم مربی مون یعنی لیدهولم بعد بازی منو بغل کرد

و بهم گفت:«همیشه باید به این فکر کنی که این فقط یه بازیه.»این جمله هنوزم کمک

بزرگی به من می کنه. در ابتدای کارم خیلی ها می گفتن چون پسر چزاره هستم فوتبالیست

شدم.بهمین دلیل برای این که از این زخم زبون ها جدا بشم 3 بار به سختی کار

کردم.پدرم هم اونزمون مربی تیم ملی بود و مطبوعات مثل یه خونواده درش تنزل داده

بودند. مخصوصا در جام جهانی 98.اونموقع حواشی بقدری بود که مادرم گویی 10 سال 

پیرترشد.»

در آن زمان پائولو خوش شانس بود.چون با فرا رسیدن سال نو،میلان از چند یار اصلی خود

محروم شد و نوبت به پائولو رسید که در تیم میلان بازی کند.در آن موقع لیدهولم مربیش 

رو به پائولو کرد و گفت:«برای بازی امشب روی تو حساب کردم!» پائولو نیز در اون

زمان دست و پایش رو گم کرد بود.خود پائولو از وضعش در آن زمان می گوید که:«کمی

اضطراب داشتم.اون زمون میلان مدافعینی چون باره سی رو در اختیار داشت و هرگز فکر

هم نمی کردم که به عنوان جایگزین او مطرح بشم.با این وجود وانمود کردم که تحت تاثیر

قرار نگرفته ام.قبل از بازی لیدهولم دستش رو روی شانه ام گذاشت و بزرگترین نصیحتی

را که تا کنون شنیده ام رو بهم گفت:«برو بازی خودت رو انجام بده و از هیچی

نترس!!!بازی فوق العاده ای داشتم و وقتی به خونه برگشتم از شدت خوشحالی تا صبح

نخوابیدم.از اون روز به بعد عاشق میلان هستم و هنوز پس از گذراندن 22 سال زندگی با

این پیراهن هر روز به عشق میلان از خواب بیدار میشم.»

شاید بزرگترین سوال در ذهن این باشه که چطور پائولو به این شهرت دست پیدا

کرده؟آیا پول زیادش؟چهره ی جذابش؟ ارتباطش با فوتبال و یا هرسه؟هیچ کس جز خود

پائولو نمی تونه جواب این سوال رو بده.پائولو معتقد است که صادقانه برای تیمش بازی

می کند.خود پائولو در مورد فلسفه ی زندگی اش می گوید:«کا رو تلاش در اولویت اول من

قرار داره و پس از اون روی حرفه ی خودم متمرکز میشم.»بهترین دوران بازیگری پائولو

در فصل 1992 رقم خورد.جایی که ون باستن بازیکن مورد علاقه ی پائولو بود و ضربات 

سرگولیت نیز پائولو رو دیوانه کرده بود.

با اومدن زاکه رونی اختیار عمل پائولو زیاد شد.میلان با مربی جدید اسکودتو رو فتح

کرد و در آن سال ها پائولو پی در پی بدون چونه زنی بر سر مبلغ قرارداد، قراردادش را

تمدید می کرد.در سال ها زاکه رونی که یک اینتری اصیل بود، پائولو رو تحسین می کرد و

می گفت:«او رهبر تیم من بود.هواداران واقعا او رو تشویق می کنند و خوشحال و افتخار

می کنم که مربی اش بودم.»

جورجیو آرمانی در سال 1994،مالدینی رو به تبلیغ آخرین محصولاتش دعوت کرد و پس از

پنج سال به طرز بسیار زیبایی پائولو رو ستایش کرد و گفت:«پائولو زیباترین فرد برای

پوشیدن بهترین لباس هاست که البته قبل این یک انسان نمونه است.من هرگز ندیدم که وی

مغرور بشه و یا حرکت ناپسندی انجام بده.»در آن سال ها پائولو دچار تزلزل در بازی اش

شد و مورد انتقاد حاشیه سازان قرار گرفت. آنها می گفتند که چزاره و پائولو با عضو

بودن در مافیای ایتالیا به این جایگاه رسیده اند.اما سرانجام روبرتو کاتینی یکی از

مشهورترین ورزشی نویسان ایتالیا،مالدینی را از این حواشی نجات داد و در جوابیه ای

نوشت:«اگر مالدینی ها مافیایی باشند؛پس فوتبال ما تمام دارای خود رو مدیون این دسته

است!»

به سال های حاضر می رسیم.جایی که مالدینی به رکورد بیشترین بازی ملی در تیم ملی

ایتالیا رسید و رکورد بیشترین بازی ملی را برای مدت کوتاهی در اختیار داشت.جام

جهانی 2002 آغاز شده بود و با این که مردم انتظار داشتند که پائولو کاپیتان بازی

درخشان رو انجام بده ولی مالدینی از درخشش تهی بود!بازی مقابل میزبان یعنی کره ی

جنوبی فرا رسید.در آن بازی اشتباهات داور به ضرر آرتزوری بود و ایتالیایی ها بدون

توجه به اشتباهات مالدینی،اشتباهات داور رو بهانه ی حذف شدن می دانستند.آن روز

آخرین بازی مالدینی در تیم ملی بود. پس از 4 دوره حضور در جام جهانی؛پائولو مالدینی

پس از بازی با کره ی جنوبی از تیم ملی خداحافظی کرد.اون روز ها تیتر مطبوعات

ترکاند:مالدینی از تیمی ملی خداحافظی کرد!این تیتر از حذف از جام جهانی هم پر اهمیتتر 

بود.مقامات با التماس و خواهش از پائولو مالدینی خواستند که از تیم ملی خداحافظی

نکند، اما مالدینی سر تصمیمش ماند و در مورد خداحافظی از تیم ملی گفت:«احساس کردم

که توانایی ادامه دادن ندارم.من عمری بود که تو تیم ملی بودم ولی به هیچ مقامی

نرسیدم.تاکی می تونستم به دوران ذلتم با تیم ملی ادامه بدم؟»اما مالدینی در سال

2003 لیگ قهرمانان را فتح کرد و سال بعد نیز قهرمان اسکودتو شد.اما سال 2005 و 20

ژانویه فرا رسید.جایی که مالدینی به بیستمین سال حضورش در میلان رسیده بود ولی

میلان به مقامی جز نایب قهرمانی سری

A و لیگ قهرمانان دست نیافت.

مالدینی دیگر به سبک دوران جوانی میلان بازی نمی کرد؛ اما در یکی از

تاریخی ترین دربی های میلانو بین میلان و اینتر شاهد پیروزی 6 بر صفر تیمش در مقابل

میزبان بود.مالدینی در آن بازی یکی از هجومی ترین بازیکنان بود.برخلاف اینکه

مالدینی احساساتی است اما در عکس العمل هایش وسواس نشون میده.به طوری که کمتر

کسی خوشحالی و ناراحتی زیاد از حدش رو دیده.

فینال یورو 2000 می توانست مرهمی بر زخم های بی پایان مالدینی باشه. ایتالیا در

نیمه نهایی و در ضربات پنالتی،با وجود خراب شدن پنالتی مالدینی توانست از سد هلند

 بگذرد و به فینال برسد.بازی فینال بین ایتالیا و فرانسه بود. خود مالدینی در مورد

بازی فینال می گوید:«در آغاز یورو 2000 کمتر کسی روی ما حساب می کرد و ولی ما

کم کم چهره ی یه مدعی رو گرفتیم.در بازی نیمه نهایی مقابل میزبان یعنی هلند خوش شانس

بودیم.من در حساس ترین مقطع پنالتیم رو از دست دادم ولی خوشبختانه هلند اونقدر خراب

کاری کرده بود که ما پیروز شدیم.ما به بازی فینال رسیدیم.در دقیقه ی 93 با این که

ما جلو بودیم، برای اولین بار فکر کردم که ما جام را به دست خواهیم برد ولی تاوان

اشتباهم رو داد و بعد بازی هم اونقدر ناراحت بودم که حتی نای بلند شدن از زمین رو

هم نداشتم! تصمیم بد تر چند روز دیگه گرفته شد.اخراج دینوزوف!او مربی بزرگی بود.

گمون می کنم برلوسکونی در این کار دخالت داشت.هیچ کس به ترکیب یه تیم موفق دست 

نمی زنه.»احساس مالدینی به پدرش از احساس به دینوزوف هم شدید تر بود حتی مالدینی 

می گفت که بخاطر او به چزاره احترام می گذاشتند. وی برای این مورد گفت:«هنگامی که

پدرم مربی تیم ملی بود،بازیکنان تو غیاب من او رو مسخره می کردند.من هم متوجه این کار 

می شدم ولی به روی خودم نمی آوردم. تیم سبک،اشکارا مرا آزار می داد.احترام هر شخص

در وهله ی اول باید ناشی از رفتار خودش باشه و نه عوامل بیرونی.»

پائولو بارها در مورد دیه گو مارادونا لب گشود و از این بازیکن تمجید کرد.

آنموقع که مارادونا در ایتالیا بود،مالدینی مجبور بود که در مقابل او بایستد و مانع

نفوذش بشود.پس بنابراین او می گفت:«دیه گو مارادونا بزرگترین حریفیه که باهاش روبرو

شدم.اصلا او روش خاصی نداشت.نسبت به مهاجمانی که روبروشون ایستادم او شخصیت 

عجیبی بود.اصلا نمی شد کنترلش کرد و یا حرکاتش رو پیش بینی کرد.»

مالدینی  توانست به پنجمین قهرمانی خود در لیگ قهرمانان بهمراه میلان

برسد.مالدینی نتوانسته بود در بیشتر بازی های لیگ قهرمانان حضور یابد ولی کوشید تا

توانست خودش رو به بازی فینال برسونه.بازی که با اقتدار میلان 2 بر 1 به سود میلان

به پایان رسید و این دومین قهرمانی مالدینی در ورزشگاه آتن بود.البته قهرمانی اولش

در این ورزشگاه تاریخی تر بود.میلان با وجود مصدومین بسیار توانست با 3 گل بارسلونا

را در هم بکوبه.

دیگر چیزی که مالدینی رو به محبوب ترین بازیکن تبدیل میکنه،علاقه ی پایان نیافتی

اش به میلان است.مالدینی آنقدر میلان رو دوست داره که میلان رو موجب زندگی اش می

دونه.وی بارها گفته:« میلان هرچی انتظار داشتم فراهم بود. پیشرفت،موفقیت و خانه ام.

هیچ گاه نمی تونم از میلان برم.اصلا دوست ندارم بعنوان مربی کار کنم چون پدرم

مربی بود و من دیدم که این شغل با چه رنج و اضطرابی و سختی هایی دنبال میشه.برای من

بازیکن فوتبال بودن هنوز تازه است.بعنوان مربی باید دوباره باید خودمو نشون بدم و

مورد بحث و انتقاد و تحت فشار قرار بگیرم...نه اصلا نمی تونم.





:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی ورزشکاران , ,
:: برچسب‌ها: زندگینامه ی بوفون , بیوگرافی , پائولو مالدینی , بیوگرافی ورزشکاران , بیوگرافی هنرمندان , بیوگرافی بازیکنان پرسپولیس , بیوگرافی هنرمندان خارجی , بیوگرافی فوتبالیست ها , بیوگرافی بازیکنان تراکتورسازی , بیوگرافی بازیکنان استقلال , بیوگرافی سپاهان , زندگی نامه , زندگی نامه هنرمندان , عکس هنرمندان , ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: